زمان
انگار دنبال ساعت كردن تا صبح ميشه زودي شب ميشه همين جور كه پول ها بي بركت شده انگار زمان هم بي بركت شده از اول هفته تا آخر هفته از اين ماه به اون ماه از اين سال به اون سال نمي فهميم پنج شنبه جمعه ها چه جوري ميگذره يادمه بچه كه بوديم مامانم هر هفته ما رو يه جايي ميبرد يا مهموني خونه مادر بزرگم يا پارك هر هفته يه پارك مي رفتيم كه برامون تنوع داشته باشه!!! تازه خودش هم تك و تنها بدون وسيله 5 تا بچهي قد و نيم قد رو ميبرد .. كلي بهمون خوش ميگذشت يادمه وقتي هوا سرد ميشد و ديگه نميشد زياد پارك بريم يه امامزاده اي بود كه تقريبا نزديك بود مي رفتيم اونج...
نویسنده :
بهار
15:15